دوست = دوکس(این کلمه رو نمی دونم از کجا درآوردن
این خوبیه اسم دختراست دیگه.. قدرت مانور رو زیاد می کنه
اسم من…!
اوایل ترم بود. صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه. چون عجله داشتم بجای 5000 تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون.
سوار تاکسی که شدم دیدم اووووف یکی از دخترای آس و خوشگل کلاس جلو نشسته یه کم که گذشت گفتم بزار کرایه*شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه یه فرجی شد…
با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم: “کرایه*ی خانم رو هم حساب کنید دختره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوالپرسی و تعارف که نه… اجازه بدین خودم حساب می*کنم و این حرفا منم که عمرا این موقعیتو از دست نمی*دادم و کوتاه نمی*اومدم می*گفتم به خدا اگه بزارم
تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده هَمَشَم می*دیدم نیشِ راننده بازه
خلاصه گذاشت حسابی گلوی خودمو پاره کنم بعدش گفت: “چطوری با این پونصدی کرایه*ی بقیه رو هم تو حساب کنی؟”
یهو انگار فلج شدم. آخه پول دیگه*ای نداشتم الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت*کشی تابلوُ… که دیدم خانم خوشگله کرایه*ی جفتمونو حساب کرد ولی از خنده داشت می*ترکید
داشت گریه*ام می*گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: “پیش میاد عزیزم ناراحت نباش موافقی ناهارو با هم بخوریم؟
حالا من بیچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم!
خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم: “باشه” این شد که ما چند ماهه باهم دوستیم ولی یه بار که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسمِ منو “مستضعف” سیو کرده…!!!
اسپانیایی ها میگن :
“عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است ”
ایتالیایی ها میگن:
“عشق یعنی ترس از دست دادن تو !”
ایرانی ها میگن :
“عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق که با یک ببخشید تمام میشود !”
دو تا خانوم داشتن با خاطرات لاغریشون واسه هم افه میومدن. اولی می گه من اونقدر لاغر بودم که وقتی می رفتم حموم مامانم با یه چیزی روی چاه رو می پوشوند تا من توی چاه نیفتم. دومی می گه این که چیزی نیست، من یه بار یه آلبالو رو با هسته قورت دادم، همه ی فامیلامون می گفتن اوا زری خانوم چند ماهه حامله ای؟!
دیروز به استاد گفتم :
استاد دو دیقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم همش که پا تخته ای
بیا بشین دیگه !
کل کلاس له شدن:)) منم انداخت بیرون !
.
.
.
حتی اگر از دوران مهد کودکتون چشاتون ضعیف باشه
از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه !
.
.
.
تازه فهمیدم ((موفق باشید)) آخر برگه امتحان
در جواب تمام خسته نباشید هایی هست که وسط کلاس به استاد می گفتیم !
.
.
.
دقت کردین ؟ شهرام شب پره قرص اکس سرخود است !
.
.
.
یکی از بچه ها میگفت امسال همه تولدمو تبریک گفتن به جز خانوادم
توقع داشتم ازشون ناراحتم
گفتم برو خدا پدرتو بیامرزه
والا بابا ننه ما اصن نمیدونن ما چه سالی چه ماهی دنیا اومدیم
دهه هفتادی بود !
ای خدا دهه شصتی اینقد بدخت آخه
.
.
.
دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت:
چطوری سیبیلو؟
دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد:
وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی
من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !
.
.
.
باباهامون جلوی باباهاشون پاشونو دراز نکردن
ما پاهامونو دراز کردیم اما به احترامشون جلوشون سیگار نکشیدیم
بچه هامون اگه تو جمع نزنن زیر گوشمون شانس آوردیم !
.
.
.
به سلامتی دزد دریایی …
که همه رو با یه چشم میبینه !
.
.
.
لعنتی….. !!!
روزهایی که به تو نیازدارم …
مصادف شده با
روزهایی که ازمن دوری….
.
.
.
هم عاشقتم , هم ازت متنفرم , میانگین که بگیری میبینی برام مهم نیستی !
.
.
.
یعنی من خودم رو یه یک لحظه جای این دخترای مجرد میزارم
خیلی حالم گرفته میشه که پسر خوشتیپ و خوشگل و تحصیل کرده ای مثل من قصد ازدواج نداره !!
.
.
.
به سلامتی مادرا که وقتی با جارو برقی میان تو اتاق انگار چنگیز خان حمله کرده..!
.
.
.
قلابت را بدون طعمه بینداز ، اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده اند
.
.
.
من عاشقانه دوستش دارم
و او عاقلانه طردم می کند
منطق او، حتی از حماقت من هم احمقانه تر است
.
.
.
پسر : عصبانی میشی خیلی خوشگل میشی …
دختر : من که الان عصبانی نیستم.!!
پسر : منم همینو میگم، الان مثه بزی..!!!
دختر : چی میگی آشغال؟
پسر : آها اینو میگم، الان خیلی خوشگلی ….!!
.
.
.
انگار 90% از خستگی آدم تو جورابشه !
این جورابو که در میاری راحت میشی
.
.
.
یه پسرخاله دارم به باباش میگه پدر، به مامانشم مادر
میریم خونشون انگار داریم فیلم هندی می بینیم !
.
.
.
خیلی وقته این سوال ذهن منو به خودش مشغول کرده
که چرا به جای :دی از :بهمن استفاده نمیکنن !
.
.
.
هیچی بدتر از این نیست خسته بخوابی جلو تلویزیون
ببینی کنترل گم شده و بخوای بلندشی دنبالش بگردی …..